![]() |
|
هزار قله ی عشق خاطرات، وصیتنامه و خاطرات همسران شهدا |
![]() |
|
امکانات | حالات نمایش |
![]() |
#6 |
کاربر خیلی فعال
![]() تاریخ عضویت: Oct 2011
ارسالها: 2,208
تشکر کرده : 12,429
تشکر شده 25,343 بار در 2,731 پست
Mentioned: 0 Post(s)
Tagged: 1 Thread(s)
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]()
وااااااااااااای مانا ی عزیزم
خیلی خیلی قشنگ بود. خوش به سعادتشون. عزیزم این داستان رو در جای درست خودش گذاشتی چون جانبازهامون شهدای زنده هستن. واقعا قبطه میخورم به حالشون چقدر قشنگ میبینن دنیا رو
__________________
ای ما و صد چو ما ز پی تو خراب و مست/ما بی تو خسته ایم و تو بی ما چگونه ای؟ |
![]() |
![]() |
![]() |
#7 |
کاربر فعال
![]() تاریخ عضویت: Oct 2011
موقعیت: تهران
ارسالها: 505
تشکر کرده : 5,072
تشکر شده 3,027 بار در 597 پست
Mentioned: 0 Post(s)
Tagged: 0 Thread(s)
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]()
دلم واسه جانباز ها و شهدا خیلی می سوزه....واسه ارمان ها و ارزوهایی خودشون رو به دست مرگ سپردن که.....وای بر ما!!!!!
![]() ![]()
__________________
![]() ![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
#8 |
کاربر خیلی فعال
![]() تاریخ عضویت: Oct 2011
ارسالها: 2,208
تشکر کرده : 12,429
تشکر شده 25,343 بار در 2,731 پست
Mentioned: 0 Post(s)
Tagged: 1 Thread(s)
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]()
زمانی که در جهاد بود, معمولا همکاران اداره ناهار درست میکردند و دور هم میخوردند. ولی محمدرضا هیچ وقت به اسرار همکاران توجه نمیکرد و برای ناهار به خانه می آمد.
یک روز کوفته درست کردم و منتظرش شدم. قبل از آمدن محمدرضا, رفتم تا سری به غذا بزنم.وقتی در ِ قابلمه را برداشتم, دیدم تمام کوفته ها وا رفته اند. خیلی ناراحت شدم. غذای دیگری درست کردم و منتظر شدم. وقتی محمدرضا برگشت, متوجه شد و گفت:" چه اشکالی داشت؟ همان کوفته را می خوردیم. مگر نباید غذا را له کرد و بعد خورد؟ خوب اینوری خود به خود آماده بود, لازم نبود خدت رو به زحمت بندازی." این مهربانی و کم توقعی او واقعا تحسین برانگیز بود. سردار شهید محمدرضاشمس آبادی وصیتنامه شهید در روزمنو
__________________
ای ما و صد چو ما ز پی تو خراب و مست/ما بی تو خسته ایم و تو بی ما چگونه ای؟ |
![]() |
![]() |
13 کاربر زیر از دوست گرامی ماهمون عزیز برای این پست سودمند تشکر نموده اند : |
![]() |
#9 |
کاربر خیلی فعال
![]() تاریخ عضویت: Oct 2011
ارسالها: 2,208
تشکر کرده : 12,429
تشکر شده 25,343 بار در 2,731 پست
Mentioned: 0 Post(s)
Tagged: 1 Thread(s)
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]()
برای ساخت خونه از هر جایی که ممکن بود پول قرض گرفته بودم.
![]() حالا کم کم به موعد ازدواجم نزدیک می شدم و دیگه آه در بساط نداشتم. دلم گرفته بود. رفتم سر قبر شهدای رضوان. حتی وقتی فاتحه می خوندم، از فکر بی پولی بیرون نیومده بودم. سر قبر شهید علیرضا فاصله که رسیدم، بازهم مورد بی پولی از ذهنم گذشت و کمی بیشتر سر قبرآن عزیز تأمل کردم. به خونه که رسیدم مادرم دویست هزار تومن بهم داد و گفت: «محمد داداش شهید علیرضا اومد دم در خونه و این پول رو گذاشت برای تو. قسم هم داده تا زمانی که مشکلت حل نشده، پول رو برنگردونی. با خودم گفتم: «لعنت بر کسی که به شاهد بودن شهدا شک کنه!»
__________________
ای ما و صد چو ما ز پی تو خراب و مست/ما بی تو خسته ایم و تو بی ما چگونه ای؟ |
![]() |
![]() |
10 کاربر زیر از دوست گرامی ماهمون عزیز برای این پست سودمند تشکر نموده اند : | Azijam (2012-11-27), elahe jon (2012-11-28), fahime (2012-12-26), jorda (2013-05-05), lamiya (2013-09-16), mana (2011-11-21), Narges (2011-11-23), Soha (2011-11-24), zariattari (2012-07-15), سپیده مامان امیرعلی (2013-08-14) |
![]() |
#10 |
کاربر خیلی فعال
![]() تاریخ عضویت: Oct 2011
ارسالها: 2,208
تشکر کرده : 12,429
تشکر شده 25,343 بار در 2,731 پست
Mentioned: 0 Post(s)
Tagged: 1 Thread(s)
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]()
احترام به مادر
سه روز بیشتر از ازدواج مون نمی گذشت. توی زیر زمین خونه ی پدرش هم ساکن بودیم. یه روز که مادرش داشت توی حیاط رد می شد، از روی خجالت سریع بلند شدم و در اتاق رو بستم. در این هنگام دیدم که عبدالرحمن با ناراحتی گفت: «بذار مادرم از جلو در اتاق رد بشه، بعد در رو ببند.» * همیشه برای پدر و مادرش یه احترام خاص قائل بود. ![]() خاطره ای درباره ی سردار شهید عبدالرحمن رحمانیان
__________________
ای ما و صد چو ما ز پی تو خراب و مست/ما بی تو خسته ایم و تو بی ما چگونه ای؟ |
![]() |
![]() |
![]() |
کلیدواژه |
فرشته, قرآن, لباس, لبخند, مجنون, نماز, کوفته, گفتم, اسباب کشی, به, حلقه, خاکی, خدا, داستان, دعا, روزمنو, روزه, زمستان, زنده بمان, زیبایی, شهید, شهادت, شهدا, شیرینی, عکس |
در حال حاضر کاربران زیر مشغول مشاهده این تاپیک می باشند: 1 (0 عضو و 1 میهمان) | |
امکانات | |
حالات نمایش | |
|
|
![]() |
||||
موضوع | نویسنده | انجمن | پاسخها | آخرین نوشته |
به خدا گفتم... | beheshteh | مناجات با خدا | 23 | 2016-06-15 09:43 AM |
|